شعر و نظم

ساخت وبلاگ
. تفاوت شعر و نظم

هر شعري، نظم و هر نظمي، شعر نيست. «ارسطو از جمله كساني است كه بين كلامي كه موزون و خيال انگيز باشد و كلامي كه تنها وزن داشته باشد، تمايز قائل شده و دومي را از زمره شعر به حساب نياورده است».1

جالب اينجاست كه شعر و نظم، حتي در موضوع هم با هم تفاوت دارند. استاد علي اكبر دهخدا در اين باره معتقد است:

موضوع شعر، عارضه مضموني و معنوي كلام است و موضوع نظم، عارضه ظاهري كلام. به عبارت ديگر، موضوع شعر، در احساس انگيزي و تأثيرات بي شائبه شاعر خلاصه مي شود، ولي نظم فقط سخن موزون و مقفّي است. در حقيقت، همان گونه كه سخن موزون مقفّي را كه احساس انگيز نباشد، نظم مي ناميم نه شعر، سخن خيال آفرين و احساس انگيز را نيز كه عاري از وزن و آهنگ باشد، شايد بتوان نثر لطيف شاعرانه يا شعر منثور ناميد، نه شعر منظوم كامل؛ زيرا موزوني، خود، از برترين شرايط تأثير شعر است.

ملك الشعراي بهار نيز در شعر معروف خويش، حوزه شعر را از نظم جدا مي داند و مي سرايد:

شعر داني چيست؟ مرواريدي از دنياي عقل             شاعر آن افسونگري كاين طُرفه مرواريد سُفت 

 

صنعت و سجع و قوافي هست نظم و نيست شعر          اي بسا شاعر كه شعرش نيست الّا حرف مُفت 

 

شعر آن باشد كه خيزد از دل و جوشد ز لب                 باز در دل ها نشيند، هر كجا گوشي شِنفت 

 

اي بسا شاعر كه اندر عمر خود نظمي نساخت      وي بسا ناظم كه اندر عمر خود شعري نگفت

منبعکانال تلگرامی ادبیات

وزن شعر...
ما را در سایت وزن شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : adiban98 بازدید : 295 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 2:30